دوست دارم مثل پرنده ها پر بزنم تو اسمونا
برم اون بالا بالاها تا برام کوچک بشن ادما
برسم نزدیک ابرها دور بشم از همه غمها
شب برم کنار مهتاب روز بشم مهمون افتاب
غروبا برم به کوها به یاد همه خاطره ها
گاهی اوقات قدم زدن در کوچه پس کوچه های خاطرات شاید یه شوقی به ما یا شاید هم یک تلنگوری به ما بزند تا بتونیم سا لم وبا نشاط تر زندگی بکنیم
شاعر : اح ترک